از خویش بِه دور

طبقه بندی موضوعی

یک روز شلوغ

دوشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۱۶ ق.ظ

به نام او...

از صبح کیلینیک و مراجعان مختلف.

استراحت کوتاه و جزوه های محمدرضا

چرخ زدن با هانیه و غذا خوردن افراطی!

پیاده روی با مهسا و چهره های اذیت کننده دوراستخر!تمام تنم میلرزه وقتی میبینمشون!

فردا نهار خونه عمه و حس عجیب بودن اونجا.

کمی احساس های ناخوشایند تو خودم.

همین ها...

 

  • مریم

نظرات  (۱)

  • گندم فراهانی
  • نیم آخر منم :(

    پاسخ:
    :(

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی