عقد متین و اومدن به بابل
شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۸، ۰۱:۲۶ ق.ظ
به نام او...
دیشب عقد متین بود و خوش گذشت و براش سنگ تموم گذاشتیم و امروز صب هم با هانیه و نیو و نیلو اومدیم بابل!
اتوبوس گرم و از این اتوبوس معمولی های قدیمی.بیشتر مدت سرم روی شونه های هانیه بود و سعی میکردم بخوابم.
اومدیم خوابگاه و بعدش رفتیم یه چرخ کوچیک زدیم و بعد شب دوستای هانیه هم اومدن و بازی کردیم یکم و من ک استاد هفت خبیثم!!
خیلی سرحال نیستم،خوش میگذره اینجا ولی احتیاج به خیلی چیز های دیگه دارم و ظرفیتم کم شده.
تلاشم روی بیخیال شدن ادامه داره همچنان،هر چند گاهی ناموفقه!
- ۹۸/۰۴/۲۲