از خویش بِه دور

طبقه بندی موضوعی

۱۰ مطلب در شهریور ۱۳۹۸ ثبت شده است

۰۳
شهریور

قشنگ ترین لحظه ی امروز هم اون وقتی بود که فروغی میخوند و منتظر بودم که حرف بزنی و صدای نفساتو میشنیدم پای تلفن...

بهترین دلیل برای خوشحال بودنمی تو این تابستون تلخ.

کاش بیشتر داشتمت.خیلی بیشتر.

۰۳
شهریور

ما هو حلمک؟
+أن أعانقکِ تحت المطر، وأنتِ؟
_أن تَمطر...

_چه آرزویی داری؟
+زیر بارون بغلت کنم، تو چی؟
_بارون بباره...

۰۲
شهریور

شاید تعداد خاطره های خوبمون هر فصل یکی باشه...

شاید کم باشه...

ولی انقدر خوبن ک با دیدن عکس هاش اشک شوق میریزم من...

انقدر خوبن ک تک تک ثانیه هاش یادمه...

با همون شوق و ذوق و با همون لذت...

 

***

 

از میان همین روزها و شب ها پیداش شد؛مثل هزار چیز دیگر که پیدا شد و هیچکس نمیداند...