۰۳
شهریور
قشنگ ترین لحظه ی امروز هم اون وقتی بود که فروغی میخوند و منتظر بودم که حرف بزنی و صدای نفساتو میشنیدم پای تلفن...
بهترین دلیل برای خوشحال بودنمی تو این تابستون تلخ.
کاش بیشتر داشتمت.خیلی بیشتر.
قشنگ ترین لحظه ی امروز هم اون وقتی بود که فروغی میخوند و منتظر بودم که حرف بزنی و صدای نفساتو میشنیدم پای تلفن...
بهترین دلیل برای خوشحال بودنمی تو این تابستون تلخ.
کاش بیشتر داشتمت.خیلی بیشتر.
ما هو حلمک؟
+أن أعانقکِ تحت المطر، وأنتِ؟
_أن تَمطر...
_چه آرزویی داری؟
+زیر بارون بغلت کنم، تو چی؟
_بارون بباره...
شاید تعداد خاطره های خوبمون هر فصل یکی باشه...
شاید کم باشه...
ولی انقدر خوبن ک با دیدن عکس هاش اشک شوق میریزم من...
انقدر خوبن ک تک تک ثانیه هاش یادمه...
با همون شوق و ذوق و با همون لذت...
***
از میان همین روزها و شب ها پیداش شد؛مثل هزار چیز دیگر که پیدا شد و هیچکس نمیداند...