از خویش بِه دور

طبقه بندی موضوعی

جمعه

جمعه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۴۷ ب.ظ

یک بداهه نوازی کمانچه و پیانو روشن است و جمعه است و در اتاقم نشستم.

هیچ چیز نیست که حالم را خوب کند ،جز اینکه خیالم راحت است که حال مامان خوب است.

ارامش اما نیست...

خونه اروم نیست!دلم اروم نیست!

موهامو باز میکنم تا پف کنه تو این رطوبت!میخوام بی خیال بشم نسبت به پف کردنش!

پیاده روی نرفتم.رمقی تو پاهام نبود.گاهی حس میکنم دستو پاهام برای خودم نیستن و سنگینن برام!

امروز داشتم به این فکر میکردم که اونایی که تو زندانن جمعه هارو چجوری میگذرونن؟!

من همیشه از تابستون بدم میومده و بدم میاد!

به دانشگاهم علاقه خاصی ندارم ولی از بلاتکلیفی بهتر است!حداقل جایی هست که بروی و کاری که بکنی و امکان یدن 4تا ادم رو چه خوب یا بد بهت میده!!

سازم را نیاوردم از تهران.

دلم میخواد تموم شه زود تر این یه ماه و نیم و برگردم تهران!

 

 

  • مریم

نظرات  (۴)

منم از تابستون خوشم نمیاد حوصله سر بره :|
وقت هایی که دلم آروم نباشه همه  ی دنیام بهم میریزه ...

اونایی که تو زندانن هر روزشون جمعست و دلگیری داره ...

پاسخ:
اوهوم:((
  • گندم فراهانی
  • یه روز که پولدار بشم قطعا پیانو میخرم و تو کلاس های پیانو ثبتنام میکنم و پیانوییست میشم 

    پاسخ:
    منم اگه تنبلی نکنم یا علی سنتوری میشم یا یه نوازنده ی سه تار خوب:))
    ولی خب تنبلمD:
  • گندم فراهانی
  • میگن امروز یا دیروز روز تنبلا بوده ، عزیزم روزت مبارک 😸

    پاسخ:
    قربونت برم😂😂ممنونم
  • گندم فراهانی
  • نگا نگا از رو‌هم نمیره میخنده  ای شیطون😸

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی